خلوت گاهی خلوتی لازم است؟
مگه نه؟
شایدم لازم نباشه،کسی چه می دونه.
| ||
گاهی در این فکرم که من هم هنگامی که بزرگ شدم، پیر شدم ،بابا شدم، بابابزرگ شدم، همانطور که بزرگ تر ها ،پیرها، باباها، بابابزرگ های الان خاطرات شیرین بچگی شان را برای ما تعریف می کنند،ما خاطره جالبی برای برای کوچک تر ها داریم؟! راستی، قصه چه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بوی عیدی، بوی دود،بوی کاغذ رنگی...
[ پنج شنبه 91/12/24 ] [ 9:57 صبح ] [ هادی سیاوش کیا ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |